جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زحمه: (تعداد کل: 2)
زحمه
[زَ مَ] (ع مص) انبوهی کردن و بدوش بر زدن (تاج المصادر بیهقی) در تنگنا افکندن (از صحاح) (از معجم الوسیط) فشردن یکدیگر را بعلت کثرت و ضیق محل رجوع به زحمت، مزاحمت و ازدحام شود || آه کشیدن و دم زدن از روی درد بویژه زن بهنگام زاییدن (از...
زحمه
[زُ مَ] (اِخ) پسر عبدالله کلبی، کشندهء ضحاکست روز مرج راهط (ترجمهء قاموس) زحمه بن عبدالله کلبی کشندهء ضحاک بن قیس است در جنگ مرج راهط (ازمنتهی الارب) (تاج العروس).