(ص مرکب، ق مرکب) پاره پاره قطره قطره خردخرد (ناظم الاطباء) ریزه ریزه پاره پاره (آنندراج) (از شرفنامهء منیری) به قطعات سخت خرد ذره ذره (یادداشت مؤلف) : سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی که ریزریز بخواهدت ریختن کاریزکسایی بریده بود جوشن از تیغ تیز زره پاره و...