جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ریاض: (تعداد کل: 5)
ریاض
(ع مص) ریاضت دادن و رام کردن اسب کره را (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) رام کردن ستور (تاج المصادر بیهقی ||) مراوضه (ناظم الاطباء) رجوع به مراوضه شود.
ریاض
به جهت کسرهء « ی» به « و» (ع اِ) جِ رَوضَه (دهار) (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) جِ روضه به معنی مرغزار، به تبدیل ماقبل، و فارسیان به معنی مفرد استعمال نمایند، مانند ملائک و مشایخ و عجایب و این از تصرفات فارسیان است (آنندراج) (از غیاث اللغات)...
ریاض
(اِخ) پایتخت عربستان سعودی واقع در مرکز شبه جزیرهء عربستان، دارای 150000 تن جمعیت، و محصول آن خرماست (فرهنگ فارسی معین).
ریاض
(اِخ) ابن رضابن احمد پاشابن محمد الصلح متولد 1310 ه ق و مقتول 1370 ه ق از پیشوایان و رهبران و دانشمندان و مؤلفان نامی عرب بود و در استقلال لبنان سهمی بسزا داشت (از اعلام زرکلی) رجوع به همان مأخذ شود.