جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رکاب: (تعداد کل: 3)
رکاب
[رِ] (ع اِ) شتران که بدان سفر کرده شود (واحد ندارد) یا واحد آن راحله است ج، رُکُب و رِکابات و رَکائِب (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) شتر که واحد آن راحله است و ج، رکائب و رکب و رکابات (از اقرب الموارد) شتران که بر آن سفر کنند اشتران...
رکاب
[رُکْ کا] (ع ص، اِ) جِ راکب (منتهی الارب) (صراح اللغه) (ناظم الاطباء) رجوع به راکب شود - رکاب السفینه؛ کشتی سواران (از ناظم الاطباء ||) کابوس گویند: علاه الرکاب (از اقرب الموارد).
رکاب
[رَکْ کا] (ع ص) مرد شترسوار (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) مرد بسیار سوارشونده (از اقرب الموارد ||) مرد کوشش کننده (ناظم الاطباء).