[دِ] (اِ مرکب) کوس رویین (ناظم الاطباء ||) قلعه و دژ استوار و محکم : چو رویین تن اسفندیار است هردم بر او فتح رویین دژ آسان نمایدخاقانی رویین دژ آز را گشادم آوازهء هفتخوان شکستمخاقانی زیر این رویین دژ( 1) زنگارخورد هر سحرگه هفتخوان خواهم گزیدخاقانی ( 1) -...