رویین دژ
[دِ] (اِ مرکب) کوس رویین (ناظم الاطباء ||) قلعه و دژ استوار و محکم : چو رویین تن اسفندیار است هردم بر او فتح رویین دژ آسان نمایدخاقانی رویین دژ آز را گشادم آوازهء هفتخوان شکستمخاقانی زیر این رویین دژ( 1) زنگارخورد هر سحرگه هفتخوان خواهم گزیدخاقانی ( 1) - در هر دو بیت به قلعهء رویین دژ مقر ارجاسب و زندان خواهران اسفندیار نیز ایهام دارد و در بیت دوم کنایه از آسمان نیز هست.