جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رود: (تعداد کل: 10)
رود
(اِ) رودخانهء عظیم و سیال (برهان قاطع)( 1) رودخانه یعنی آب عظیم (آنندراج) نهری که عظیم و جاری باشد (غیاث اللغات) رودخانه (لغت محلی شوشتر، نسخهء خطی) نهر عظیم و سیال (ناظم الاطباء) آب جاری فراوان که لفظ دیگر فارسی آن دریا و عربیش نهر و شط است (از فرهنگ...
رود
(پسوند) جزء ترکیبی برخی از ترکیبات بمعانی مختلف رود است، نظیر: اچه رود ارده رود ازرود ازن رود اسپه رود استانک رود اسفی رود الم رود الیشررود امیررود اندرود انگرود اهلم رود اودروه رود اوزرود اوشیان رود بریشرود بزرود پی بورود پادنگ رود پارود پاین رودپی پسندرود پلنگ رود پلورود...
رود
(ص) لوت عریان روت لخت (یادداشت مؤلف) : گر باغ بماند ساده بی گل ور شاخ بماند رود بی بر ملک ملک ارسلان جهان را چون باغ بهشت کرد یکسرمسعودسعد || مرغ و گوسفندی که پر و موی او را تمام کنده باشند و بروغن بریان کرده باشند (برهان قاطع)...
رود
[رَ] (ع مص) جستن (منتهی الارب) طلب کردن (از اقرب الموارد) ریاد (منتهی الارب) (اقرب الموارد ||) آب و علف جستن (منتهی الارب) (آنندراج) راد اهله مرعی او منزلا؛ برای اهل خود چراگاه و منزل جستجو کرد (از اقرب الموارد ||) شدآمد کردن (منتهی الارب) (آنندراج) صاحب معجم متن اللغه...
رود
[رَ] (ع ص) ریح رود؛ باد نرم (منتهی الارب) باد نرم وزش (از اقرب الموارد).
رود
(ع مص) به جنبش درآمدن و نسیم وار وزیدن باد (از معجم متن اللغه) رَود رَوَدان (معجم متن اللغه) رجوع به رَود و رودان شود (|| حامص) آهستگی و نرمی، و گویند: امش علی رود؛ یعنی آهسته خرام و تصغیر آن رُوَید است (منتهی الارب) امش علی رود؛ آهسته برو...
رود
(اِ) به یونانی ورد است (فهرست مخزن الادویه) گل سرخ.
رود
1784 م) از مجسمه سازان معروف فرانسه بود وی در دیژن( 2) متولد شد و در پاریس دیده از جهان - (اِخ)( 1) فرانسوا ( 1855 Rude, - ( فروبست مجسمه های بسیاری از آثار او در موزه های جهان باقی است رجوع به دائره المعارف بریتانیکا شود ( 1...
رود
(اِخ) دهی است از دهستان مازول بخش حومهء شهرستان نیشابور واقع در 12 هزارگزی شمال نیشابور منطقهء کوهستانی است و هوایی معتدل دارد سکنهء آن 199 تن است که مذهب تشیع دارند و به فارسی سخن می گویند آب آن از قنات تأمین میشود محصولش غلات، و شغل اهالی زراعت...
رود
(اِخ) قصبه ای در خراسان صاحب شدالازار آرد: در خراسان دو جا بنام سنگان مشهور است اول قریهء سنگان که در نزدیکی ( قصبهء رود حاکم نشین خواف واقع است (شدالازار ص 539.