[رَ] (ص مرکب)( 1) بیمار (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء) دردمند (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ص 5 ب) خداوند رنج (ناظم الاطباء) مریض ناخوش مبتلای رنج صاحب غیاث اللغات آرد: در اصل رنج وَر بود بجهت تخفیف ماقبل واو را ضمه داده واو را ساکن کرده اند : سراسر ز دیدار...