جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه رفاه: (تعداد کل: 2)

رفاه

[رَ] (ع مص)( 1) فراخ و آسان شدن زندگانی کسی (منتهی الارب)( 2) رَفاهیَه (المنجد) (اقرب الموارد) رَفاهَه (المنجد) زندگانی فراخ و به عیش زیستن (لغت محلی شوشتر نسخهء خطی کتابخانهء مؤلف) فراخ زیستن رفاهت رفاهیت (یادداشت مؤلف) رجوع به رفاه و رفاهیه شود ( 1) - در فارسی رِفاه...

رفاه

[رَ] (ع اِمص) آسودگی و استراحت (ناظم الاطباء ||) ناز و نعمت (از ناظم الاطباء ||) فراخی عیش (ناظم الاطباء) (آنندراج) (غیاث اللغات ||) سازواری || تن آسایی (ناظم الاطباء) تن آسانی (آنندراج) (غیاث اللغات ||) جِ رفه که به معنی تن آسانی است (آنندراج) (غیاث اللغات).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.