جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رسام: (تعداد کل: 4)
رسام
[رَسْ سا] (ع ص) رسم کننده نقش کننده و نقاش (ناظم الاطباء) نقاش و مصور، از رسم که به معنی نقش کردن است (آنندراج) (غیاث اللغات) پیکرنگار : هرچه کردی بدین صفت بهرام بر خورنق نگاشتی رسامنظامی ناف خلقش چو کلک رسامان مشک در جیب و لعل در داماننظامی مشو...
رسام
[رَسْ سا] (اِخ) نام نقاشی معاصر بهرام گور (ناظم الاطباء) (از برهان) (فرهنگ خطی) اما صاحب غیاث اللغات گوید که این قول خطاست - انتهی و ظاهراً مبدأ اشتباه بیت نظامی در هفت پیکر میباشد که قبلًا نقل کردیم : هرچه کردی بدین صفت بهرام بر خورنق نگاشتی رسامنظامی.
رسام
[رَسْ سا] (اِخ) نام آهنگری معاصر اسکندر پسر فیلیپ که آینه ای ساخت (ناظم الاطباء) (از برهان) (فرهنگ خطی) اما صاحب غیاث اللغات گوید: در این معنی گفتهء صاحب برهان اساسی ندارد ظاهراً اساس این اشتباه شعر ذیل نظامی می باشد در داستان اسکندرنامه : چو پرداخت رسام آهنگرش به...