[حِ لَ] (ع ص) تأنیث راحل رجوع به راحل شود (|| اِ) ستور بارکش (منتهی الارب) (آنندراج) (غیاث اللغات) شتر سواری (دهار) (غیاث) هی البعیر القوی علی الاسفار والاحمال (منتهی الارب) نجیب صالح از ابل که بار شود (از اقرب الموارد) قوی بر اسفار و احمال (یکسان در مذکر و...