جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه رأی: (تعداد کل: 2)

رأی

[رَءْیْ] (ع مص) دیدن( 1) (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (دهار) دیدن با چشم (از المنجد) (از متن اللغه) (از ناظم الاطباء) حاصل مصدر است از رؤیا (از دزی ج 1 ص 496 ) و رجوع به رأی و رؤیه و رئیان و رأیه شود || دیدن با عقل( 2)...

رأی

[رَءْیْ] (ع اِ) مأخوذ از تازی و در فارسی غالباً بصورت رای بکار رود رجوع به رای در تمام معانی شود || اندیشه و تدبیر (از فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء) جگاره جلکاره پنداشتی (ناظم الاطباء) - رأی ثاقب؛ تدبیر خردمندانه و از روی بصیرت (ناظم الاطباء) - رأی کردن؛ اندیشه...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.