جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دیس: (تعداد کل: 6)
دیس
[دَ] (ع اِ) پستان (قاموس) پستان لغت عراقی است (منتهی الارب) ثدی (ناظم الاطباء ||) حمله و سر پستان || پیزر (ناظم الاطباء).
دیس
[یَ] (ع اِ) جِ دیسه (منتهی الارب) رجوع به دیسه شود.
دیس
(ع اِ) جِ دیسه (تاج العروس) رجوع به دیسه شود.
دیس
(ع اِ) کلمه ای است دخیل بمعنای گیاههایی که در آب روید و از آن حصیر سازند (از معجم الوسیط) اسل سمار نی بوریا سخونوس الاجامی کولان (یادداشت مؤلف) و انما الفرق بینه (بین البردی) و بین القرطاس المحرق ان البردی والدیس المحرق - ( اضعف من القرطاس المحرق (ابن...
دیس
(پسوند)( 1) صورتی دیگر از دیز، دس، دیسه به معنی گون وش فش (یادداشت مؤلف) همتا و مانند و شبیه و نظیر (برهان) شبیه و مانند (جهانگیری) این لفظ برای تشبیه می آید بمعنی همتا و مثل و مانند (غیاث) این کلمه گاه به صورت مستقل می آید چون :...
دیس
(اِخ) بنابروایت طبری (چ لیدن ص 154 ) نام فرزند سیامک است (از حاشیهء تاریخ سیستان ص 3 چ بهار).