جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دولاب: (تعداد کل: 9)
دولاب
[دَ / دو] (معرب، اِ) (مأخوذ از فارسی دول + آب) چرخ چاه که در آن کوزه ها بسته آب کشند (از آنندراج) (از غیاث) ج، دوالیب (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) دلو آب یا دول آب و فارسی است (جوهری از سیوطی در المزهر) قسمی چرخ آبیاری (مفاتیح) و...
دولاب
(اِ مرکب) چرخی که با آن جهت آبیاری کردن زراعت از چاه آب کشند خربله چرخاب (ناظم الاطباء) دلوآب (شرفنامهء منیری) عجله چرخ بکره چرخ آب کشی چرخ چاه (یادداشت مؤلف) چرخ آب (لغت محلی شوشتر) منجنین منجنون جنجون منجور عِجلَه عَجَلَه دالیه ناعوره ساقیه سانیه (منتهی الارب) : و...
دولاب
(اِخ) قریه ای از قریه های ری در مشرق تهران (ناظم الاطباء) از اعمال ری که امروز نیز به همین نام معروف است و در آنجا تره و سبزی کارند (یادداشت مؤلف) حالیه اراضی آن جزء شهر تهران شده است.
دولاب
(اِخ) دهی است از دهستان خدابنده لو بخش قیدار شهرستان زنجان در 20 هزارگزی جنوب قیدار و 4هزارگزی راه مالروی عمومی ( با 100 تن سکنه آب آن از چشمه و راه آن مالرو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2.
دولاب
(اِخ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش کامیاران شهرستان سنندج در 45 هزارگزی باختر کامیاران و 2هزارگزی جنوب ( رودخانهء گاورود با 830 تن سکنه آب آن از چشمه و راه آن مالرو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5.
دولاب
(اِخ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس در 100 هزارگزی باختر قشم سر راه مالرو باسعید به قشم با 410 تن سکنه آب ( آن از چاه و باران و راه آن مالرو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8.
دولاب
(اِخ) دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز در 12 هزارگزی شمال قلعه زراس کنار راه مال رو باباروزبهان به پیرعباس با ( 155 تن سکنه آب آن از چاه و قنات و راه آن مالرو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6.
دولاب
(اِخ) دهی است از دهستان ندوشن بخش خضرآباد شهرستان یزد در 15 هزارگزی جنوب خضرآباد و 2هزارگزی راه ندوشن با 185 ( تن سکنه آب آن از قنات و راه آن مالرو است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10.