جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دورباش: (تعداد کل: 2)
دورباش
(فعل امر، اِ مرکب) کلمهء فعل؛ یعنی عقب بایست و باخبر باش و راه بده و کنار برو (ناظم الاطباء) (از غیاث) (از آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از شرفنامهء منیری) (برهان) کلمه ای که فراشان پیشاپیش پادشاهی یا زنان حرم او می گفته اند تا عابرین از...
دورباش
(اِخ) دهی است از بخش تکاب شهرستان مراغه 1245 تن سکنه آب آن از چشمه تأمین می شود (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج (4.