[دَ] (نف مرکب) دردآشنا هم آهنگ سازگار سازوار موافق (یادداشت مؤلف) موافق و هم آهنگ و همساز (ناظم الاطباء) همنفس و همراز (انجمن آرا) (آنندراج) موافق به مدعا (از برهان) : گشاده بر ایشان بود راز من به هر نیک و بد بوده دمساز منفردوسی ز توران سزاوار و همباز...