جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خیل: (تعداد کل: 6)

خیل

[خَ / خی] (ع مص) گمان بردن منه: خال الشی ء خیلا، خیله خالا، خیلانا، مخیله، مخاله، خیلوله و متکلم وحدهء مضارع آن اِخال می باشد و اَخال لغت ضعیفی است || مداومت کردن برخوردن انغوزه (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خیل

(ع اِ) جِ اخیل (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خیل

[خَ یَ] (ع اِمص) کبر بزرگ منشی (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خیل

(اِ) مخاط لعاب غلیظی که از بینی آدمی برآید (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) خلم : همان کز سگ زاهدی دیدمی همی بینم از خیل و خلم و خدوعسجدی.

خیل

[خَ] (ع اِ) لشکر سپاه (ناظم الاطباء) گروه سواران (غیاث اللغات) لشکریان سپاهیان نظامیان عساکر آنان که خدمت لشکری کنند : که هرچند هستند خیل و سپاه همه برنشینند فردا به گاهفردوسی علمهای شاهی برآمد بماه همه برنشستند خیل و سپاهفردوسی بیکبار بر خیل توران زنند بر و بیخ ایشان...

خیل

[خَ] (اِخ) شهری است نزدیک قزوین (از معجم البلدان) (یادداشت بخط مؤلف).
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.