[خوَ / خُ رِ] (اِ) غذا طعام (ناظم الاطباء) قوت خوردنی (یادداشت بخط مؤلف) : چهل روز افزون خورش برگرفت بیامد دمان تا چه بیند شگفتفردوسی همان نیز تنگی در آن رزمگاه زبهر خورشها بر او بسته راهفردوسی گمانی چنان برد کو را بخواب خورش کرد بر پرورش برشتابفردوسی برآمیختندی...