[خَ دَ] (مص) کج شدن خم گردیدن (ناظم الاطباء) خم شدن خم آوردن دوتا شدن چفته شدن خم خوردن منحنی گشتن گوژ شدن دولا شدن بخم شدن انحناء انعطاف تقوس (یادداشت بخط مؤلف) : خمیدی سر از بار شاخ درخت بفر جهاندار پیروزبختفردوسی مرا خواست کآرد بخم کمند چو دیدم...