[خِ رَ مَ] (حامص مرکب)رزانت (زمخشری) حَصافه (دهار) زیرکی عقل هوش حکمت هوشیاری هوشمندی بصیرت (ناظم الاطباء) فرزانگی لُبّ نُهْیه، بخردی (یادداشت بخط مؤلف) : بنزدیک او شرم و آهستگی است خردمندی و رای و شایستگی است فردوسی کنون از خردمندی اردشیر سخن بشنو و یک بیک یاد گیرفردوسی ز...