[خُ] (ص مرکب) کم سال جوان طفل (ناظم الاطباء) مقابل سالخورده (آنندراج) صغیر مقابل کلانسال و کهن سال (یادداشت بخط مؤلف) : که دانست کاین کودک خردسال شود با بزرگان چنین بدسگال؟نظامی هنوز از نی سواران بود حسن خردسال او که آهوی حرم بود از نظربازان فتراکش صائب (از آنندراج)...