خردسال
[خُ] (ص مرکب) کم سال جوان طفل (ناظم الاطباء) مقابل سالخورده (آنندراج) صغیر مقابل کلانسال و کهن سال (یادداشت بخط مؤلف) : که دانست کاین کودک خردسال شود با بزرگان چنین بدسگال؟نظامی هنوز از نی سواران بود حسن خردسال او که آهوی حرم بود از نظربازان فتراکش صائب (از آنندراج) بمکتب خانهء درسم دهد عشق که پیر عقل طفل خردسالی است مخلص کاشی (از آنندراج) ولیکن خردسالانند و پیران شفاعت می کند بخت جوانم؟.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.