[خَ] (ص نسبی) کسی که در خرابات و می خانه تردد کند و اهل خرابات باشد (از ناظم الاطباء) : خراباتیان را صلایی زنمنظامی چون خراباتی نباشد زاهدی کش به شب از درد آید شاهدیسعدی گمان بردم که طفلانند ز پیری من سخن گفتم مرا پیری خراباتی جوابی داد مردانهسعدی...