(نف مرکب، اِ مرکب) ریزندهء خاک مرادف خاک انداز || بمعنی اول سوراخ دیوار قلعه که برای دفع دشمنان سازند (آنندراج) : شد از برج تا خاکریز حصار ز هندی چو گشتی بقیر استوار عبدالقادر تونی (از آنندراج) زحل کرده در خاکریزش نگاه ز خورشیدش افتاد از سر کلاه قاسم...