خاکریز

معنی خاکریز
(نف مرکب، اِ مرکب) ریزندهء خاک مرادف خاک انداز || بمعنی اول سوراخ دیوار قلعه که برای دفع دشمنان سازند (آنندراج) : شد از برج تا خاکریز حصار ز هندی چو گشتی بقیر استوار عبدالقادر تونی (از آنندراج) زحل کرده در خاکریزش نگاه ز خورشیدش افتاد از سر کلاه قاسم گنابادی (از آنندراج ||) جائی که خاکروبه اندازند : مقامی نیست غمهای جهان را جز دل خصمش که کرد از خاکریز شهر چون جائی شود ویران ؟ (از آنندراج) - خاکریز خندق؛ طرف برجستهء خندق که خاکهای برکندهء از خندق را در آن گرد کرده اند آن سوی خندق که خاک کنده بدانجا برهم انباشته شود - خاک ریز کردن دروازه؛ از درون سوی انباشتن آن بخاک بسیار.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.