[دِ مَ] (ع ص، اِ) مؤنث خادم خدمت کننده || پرستار خدمتکار زن کلفت کنیزک کنیز : خادمهء( 1) سرای را گو در حجره بند کن تا بسر حضور ما ره نبرد موسوسیسعدی - اعضاء خادمه؛ آن اندامها که خدمت اندامهای دیگر کنند - خادمهء کلیسا؛ در ایام سابق زنان...
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.