جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حجله: (تعداد کل: 3)
حجله
[حَ جَ لَ] (ع اِ) عمارت مدور مانند گنبد. (منتهی الارب). || خانهء آراسته بتخت و جامه و پردهء عروس. ج، حَجل یا حِجل. (منتهی الارب). خانهء آراسته. (مهذب الاسماء) (دهار). خانهء عروس که با پرده ها و جامه ها آرایند. جایی که با پرده ها و جامه ها زینت...
حجله
[حِ لَ / لِ] (ع اِ) این کلمه در عربی بفتح حاء و فتح جیم آمده لکن در تداول فارسی نظماً و نثراً بکسر حاء و سکون جیم است. گردک. عمارتی مدور مانند گنبد. || خانهء آراسته بتخت و جامه و پرده برای عروس. اطاق و حجره ای آراسته و...
حجله
[حَ جَ لَ] (اِخ) یکی از دختران صلفحاد بود. سفر اعداد26: 33 و 27: 1 و 36: 11 یوشع 17:3 (قاموس کتاب مقدس).