جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جیحون: (تعداد کل: 5)
جیحون
[جَ / جِ] (اِ) رود. رودخانه. (فرهنگ فارسی معین).
جیحون
[جَ] (اِخ) جیحان. جاحان. جهان. رودی است در شام. رجوع به جیحان شود.
جیحون
[جَ] (اِخ)(1) نهر بلخ که بخوارزم منتهی میشود. (منتهی الارب). آمویه. آبی است میان خراسان و ماوراءالنهر نزدیک بلخ. (آنندراج). رود بزرگ ترکستان که از فلات پامیر سرچشمه گرفته پس از مشروب کردن خیوه وارد دریاچهء آرال میشود :
زین سوی جیحون توان کشتی و پل ساختن
هر دو چو زآنسو شدی...
زین سوی جیحون توان کشتی و پل ساختن
هر دو چو زآنسو شدی...
جیحون
[جَ] (اِخ) رودی به آسیای صغیر و نام باستانی آن پیراموس(1) است و این غیر جیحون آسیاست. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
(1) - Pyramus.
(1) - Pyramus.