جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جوه: (تعداد کل: 5)

جوه

[جَوْ وَ] (ع اِ) زمین پست و نشیب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).

جوه

[جُوْ وَ] (ع اِ) درپی مشک. (منتهی الارب). دربی مشک. (آنندراج). الرقعه فی السّقّاء. (اقرب الموارد). پیوند خیگ. (منتهی الارب). || پاره ای از زمین درشت. || مغاکچه در کوه و غیر آن. || نوعی از لونها قریب به سمرت (گندمی). (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رنگی از رنگهای اسب و...

جوه

[جَ] (ع مص) جوه مکروه؛ مواجه شدن بناخوشی. (اقرب الموارد). بناخوشی به روی کسی آمدن. (منتهی الارب): جاهه بالمکروه جوهاً؛ بناخوشی به روی وی آمد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).

جوه

(ع اِ) جوه سوء؛ ناخوشی: نظره بجوه سوء؛ بناخوشی دید او را. (منتهی الارب). و همچنین است جیه سوء. رجوع به جیه شود.

جوه

(اِ) بر وزن کوه، جوغ است. و آن چوبی است که بر گردن گاو زراعت نهند. (برهان). رجوع به جوغ و جغ و یوغ شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.