جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جوشش: (تعداد کل: 1)
جوشش
[شِ] (اِمص) از جوشیدن. غلیان. جوش داشتن. بجوش آمدن. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ماست.مولوی.
|| گرم گیری در معاشرت. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا): فلان جوششی با رفقا نداشت.
باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ماست.مولوی.
|| گرم گیری در معاشرت. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا): فلان جوششی با رفقا نداشت.
