[جُ تُ] (اِمص مرکب)جستجو، در تمام معانی. رجوع به این کلمه شود :
به رستم چنین گفت کاین جستجوی
چه باید همی خیره وین گفتگوی.فردوسی.
به ایران رسد زود این گفتگوی
کس آید به توران بدین جستجوی.
فردوسی.
مگر دخترش کاو نهان شد از اوی
همه شهر ازو شد پر از جستجوی.فردوسی.
و گر زمانی خالی شود ز...