جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جدش: (تعداد کل: 2)

جدش

[جَ] (ع مص) ارادهء گرفتن کردن چیزی را. (از منتهی الارب) (از تاج العروس). ارادهء گرفتن چیزی کردن. (از ناظم الاطباء). گرداندن چیزی برای گرفتن آن. (از قطر المحیط). جدش الشی ء یجدشه جدشا؛ اداره(1)لیأخذه. (از قطر المحیط).
(1) - ظ. مصحف اراد باشد، زیرا در فرهنگهای دیگر «اراد الشی ء»...

جدش

[جَ دَ] (ع اِ) زمین درشت. (منتهی الارب) (تاج العروس). ج، اَجداش. (منتهی الارب) (تاج العروس) (آنندراج) (قطر المحیط).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.