جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جاش: (تعداد کل: 4)
جاش
(اِ) انبار غلهء پاک کرده در خرمن و به عربی صبره خوانند. (برهان). انبار غلهء پاک کرده در خرمن که آن را راش نیز گویند و قیل با جیم فارسی. (شرفنامهء منیری) :
مردانه من کز این سکو پنجه ریخته
خرمن کنم به باد که در جاش آکنند.
سوزنی.
زر به لون کاه گشت...
مردانه من کز این سکو پنجه ریخته
خرمن کنم به باد که در جاش آکنند.
سوزنی.
زر به لون کاه گشت...
جاش
(اِ) تخم کتان. لفظ یونانی و رومی است. (الفاظ الادویه ص81).
جاش
(از عربی، اِ). جأش. (منتهی الارب). دل. اضطراب دل.