جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ثبات: (تعداد کل: 6)

ثبات

[ثَ] (ع مص، اِمص) قرار. استقرار. برجای بودن. بر جای ماندن. قرار گرفتن. ثبوت. توطد. پایداری. استواری. استوار شدن. قیام. (از منتخب از غیاث). بقا. دوام. پابرجائی. پافشاری. ایستادن. (زوزنی). سکون :
همی تاخت تا پیش آب فرات
ندید اندر آن پادشاهی ثبات.فردوسی.
اگر خوارزمشاه آن ثبات نکردی... خللی افتادی بزرگ. (تاریخ بیهقی).
گه...

ثبات

[ثِ] (ع اِ) بند برقع. || تسمه و مانند آن که بدان پالان را بندند. دوالی که پالان بدان استوار کنند.

ثبات

[ثُ] (ع اِ) جِ ثُبه.

ثبات

[ثُ] (ع اِ) دردی که آدمی را از حرکت باز دارد: داءُ ثبات؛ دردی عاجزگردانندهء از حرکت.

ثبات

[ثَبْ با] (ع ص، اِ) آنکه در دوائر و ادارات دولتی و شرکتها و تجارتخانه ها نامه های رسیده را در دفاتر مخصوص ثبت کنند.

ثبات

[ثَ] (اِخ) میرمحمد عظیم. یکی از شعراء هندوستان پسر میرمحمد افضل متخلص به ثبات مولد او بسال 1122 ه . ق. در اللهآباد و وفات وی بسال 1161 ه . ق. بوده است و از اشعار اوست:
بخت بد گر برد از کوی توام سوی بهشت
پرسم از حور که آن سایهء...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.