[تَ] (ع مص) نشان کردن بر نامه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نشان کردن پادشاه بر نامه و منشور. (غیاث اللغات) (آنندراج). رسم کردن طغرای سلطان بر عهد که به فرمان، معروف است. (از اقرب الموارد). نامه را نشان کردن. (دهار). نشان گذاشتن. نشان کردن. (فرهنگ فارسی معین). نشان کردن پادشاه...