جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ترنج: (تعداد کل: 3)
ترنج
[تَ رَ] (اِ) تنج باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال). بمعنی فراهم نشاندن. (برهان). فراهم نشانده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تنجیدن و ترنجیدن و ترنجیده شود. || معبر تنگ و راه دشوار. (از ناظم الاطباء). و رجوع به تنجیدن، ترنجیدن و ترنجیده شود.
ترنج
[تُ رُ] (اِ) چین و شکنج باشد... (فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). چین و شکنج و امر بدین معنی. (فرهنگ رشیدی). || سخت درهم فشرده و درهم کشیده باشد و امر به این معنی هم هست. (برهان). محکم بستن میان و...