[تَ] (ع مص) پیش آمدن دشمن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). || جمع شدن بر کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع شدن قوم بر کسی و به دشمنی برخاستن با وی. || لاغر شدن یا مردن شتر فلان. || محاجّه کردن. (اقرب الموارد). || چیستان گفتن. (منتهی الارب)...