جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تبعه: (تعداد کل: 3)
تبعه
[تَ بِ عَ] (ع اِ) تباعه. (منتهی الارب) (آنندراج). عاقبت بد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) (فرهنگ نظام): و حسن نیز بالتبع از تبعه آن خائف گشت و از پدر هراسان شد. (جهانگشای جوینی). تبعت. رجوع به تباعه و تبعات و تبعت شود. || گناه. (فرهنگ نظام). کار...
تبعه
[تَ بَ عَ] (اِ) تابعان و پیروان. این جمع تابع است. (غیاث اللغات) (آنندراج). مأخوذ از تازی، پیروان و تابعین. (ناظم الاطباء). جمع تابع است. تابع ها و پیروی کننده ها. و در زبان عربی لفظ تبع واحد و جمع هر دو استعمال میشود و جمع مشهور لفظ تابع، اتباع...