[کُ] (ص مرکب) (از: بی + کلاه) سربرهنه. که کلاه بسر ندارد. || کنایه از اظهار اطاعت و فرمانبرداری است زیرا کلاه از لوازم منصب و بی کلاهی نشانهء خلع از منصب و مقام و گاه نشانهء سوکواری نیز بوده است. مقابل کلاهدار که بمعنی پادشاه و صاحب مقام است....
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.