[مَ](1) (ص مرکب) (از: بی + قیمت) بی بها و بی قدر و بی ارز. (ناظم الاطباء) : گنده و بی قیمت و دون و حقیر ریش همه گوه و تنش پرکلخج.عماره. بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی. رودکی. چرا این سنگ بی قیمت همه پاک نشد...
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.