جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بیم: (تعداد کل: 2)

بیم

(اِ)(1) ترس و واهمه. (برهان). ترس. (شرفنامهء منیری). خوف و به لفظ کشیدن و بردن و داشتن و کردن و دادن و آوردن مستعمل است. (از بهار عجم) (غیاث اللغات). خوف و ترس. (انجمن آرا) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). واهمه. (ناظم الاطباء). باک. بأس. بددلی. پروا. پرواس. ترس. توحش. جأش....

بیم

(اِ) ثمریست شبیه بِهْ. به کوچکی و صلب و با زغب بسیار زیاده از به و انطاکی گفته که درخت آن را پیوند از سیب و امرود و یا با نهال بلوط و یا شاه بلوط مینمایند و مانند سایر درختان در همان فصل ثمر میدهد و تا اواسط زمستان...
با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.