[بِ تَ] (ع ق مرکب) (از: ب+ لا (نفی) + تشبیه) بدون تشبیه. (فرهنگ فارسی معین). بی مانند کردن. || چون چیزی، خاصه فرومایه را، به مقدس تشبیه کردن خواهند، ازپیش این کلمه را گویند. مثلاً؛ نثر او «بلاتشبیه» مثل قرآن است. (یادداشت مرحوم دهخدا). گاه درمورد تنزیه به هنگام...