جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بلا: (تعداد کل: 2)

بلا

[بَ] (از ع، اِ) بلاء. آزمایش. (ناظم الاطباء). آزمایش. آزمون. امتحان. (فرهنگ فارسی معین). بَلوی. بَلیّه. مِحنه :
اندر بلای سخت پدید آید
فضل و بزرگواری و سالاری.رودکی.
و رجوع به بلاء شود. || زحمت و سختی و اذیت بسیار و رنج. (ناظم الاطباء). سختی. گرفتاری. رنج. (فرهنگ فارسی معین). زحمت و سختی....

بلا

[بِ] (ع پیشوند) (از: حرف جر «ب» + حرف نفی «لا») کلمهء نفی مأخوذ از عربی، یعنی بی و بدون، و چون این کلمه را بر سر اسمی درآورند، اسم معین فعل میگردد مانند بلاتوقف، بلاخلاف، بلاشبهه... (از ناظم الاطباء). این کلمه بر سر اسماء و مصادر عربی درآید مانند...
با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.