جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بزوغ: (تعداد کل: 1)
بزوغ
[بُ] (ع مص) روشن و تابان شدن آفتاب یا ابتدای طلوع است. (آنندراج) (منتهی الارب). برآمدن آفتاب و ماه و ستاره. (شرفنامهء منیری) (ناظم الاطباء). برآمدن آفتاب و ماه. (المصادر زوزنی). تیغ زدن آفتاب. طلوع. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
گر نبودی این بزوغ اندر خسوف
گم نکردی راه چندین فیلسوف.مولوی.
|| برآمدن...
گر نبودی این بزوغ اندر خسوف
گم نکردی راه چندین فیلسوف.مولوی.
|| برآمدن...