جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه برگشتن: (تعداد کل: 1)
برگشتن
[بَ گَ تَ] (مص مرکب)برگردیدن. رجعت کردن. (ناظم الاطباء). مقابل رفتن. (فرهنگ فارسی معین). بازگشتن. واگشتن. مراجعت کردن. عودت کردن. عود کردن. بازآمدن. بازپس آمدن. (یادداشت مؤلف). رجوع. عودت. احریراف. ازدهاف. اصماء. اصطبان. انحیاز. انصبان. تَولّی. تَهلیل. طَواف. عَود. نَزَوان. نَکص. نُکوص :
ز نزدیک دانا چو برگشت شاه
حکیمان برفتند با...
ز نزدیک دانا چو برگشت شاه
حکیمان برفتند با...