جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بخت: (تعداد کل: 7)
بخت
[بَ] (معرب، اِ) حظ. (نصاب الصبیان) فارسی معرب است. (از اقرب الموارد). این کلمه را عرب از فارسیان گرفته است به معنای جد و حظ است. (از المزهر سیوطی) (ناظم الاطباء).
بخت
[بَ] (اِ) بخش. قسمت. بهره. (ناظم الاطباء). و در اصل بخش بوده شین معجمه را بدل به تا کرده اند. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). حصه. (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ رشیدی). مقدر و نصیب. (فرهنگ نظام). صاحب آنندراج گوید از صفات بخت: بیدار، بلند، عالی، برخوردار، جوان، فرخ، فرخنده، فیروز،...
بخت
[بَ] (اِ) نام جانورکی است شبیه به ملخ. (برهان قاطع) (فرهنگ رشیدی). جانوری بود شبیه به ملخ. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). جانوری شبیه ملخ اما بدون پر. (فرهنگ نظام) :
دابهء دیگر است بختش نام
چون بمیرد شود هوام و سوام.آذری طوسی.
|| شعوری در لسان العجم به این کلمه معنی عمود که...
دابهء دیگر است بختش نام
چون بمیرد شود هوام و سوام.آذری طوسی.
|| شعوری در لسان العجم به این کلمه معنی عمود که...
بخت
[بَ] (ع مص) زدن کسی را. (آنندراج) (منتهی الارب).
بخت
[بُ] (اِ) پسر. (آنندراج) (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ نظام). || بنده. (آنندراج) (فرهنگ رشیدی). و بختیشوع بمعنی بندهء عیسی. (فرهنگ رشیدی). صاحب عیون الانباء در ذکر بختیشوع بن جرجیس گوید معنی بختیشوع عبدالمسیح است، چه بخت در لغت سریانی بمعنی بنده و یشوع عیسی (ع) است. || نجات داده. نجات یافته....
بخت
[بُ] (ع اِ) جِ بختی. (ناظم الاطباء). نوعی شتر. شتر خراسانی. و این کلمه از فارسی گرفته شده است. (المزهر سیوطی). و برخی نیز آن را عربی دانسته اند. (از اقرب الموارد). شتر بزرگ قوی. شتران خراسانی. (فرهنگ رشیدی). بختی یکی ازین شتران است. (فرهنگ رشیدی). و رجوع به بختی...