[لِ تَ] (اِ مصغر) زیرگوشی بالشتو. مِحسَبَه. (منتهی الارب). نازبالش. مصغر بالش که بمعنی تکیه باشد. (آنندراج). مصغر بالشت یعنی بالش کوچک. (ناظم الاطباء). || پارچه ای یا لنگی یا شالی که از عرض چندان تا کنند تا بصورت باریکی درآید و سپس آن پارچهء تاخوردهء طولانی را از یک...