جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بار: (تعداد کل: 14)
بار
(اِ) پشته ٔ قماش و خروار و آنچه بر پشت توان برداشت. (برهان ). پشتواره است و آن پشته ها باشد کوچک از هیزم و علف و غیره که بر پشت بندند. کاره. (برهان : کاره ).حمل و بسته و هر چیز که برای حمل کردن فراهم کنند. (ناظم الاطباء)....
بار
[بارر] (اِخ) ابراهیم بن فضل. راوی دروغگویی بود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
بار
(اِخ) نام دهی است از ولایت طوس. (برهان).(1) نام شهری در نزدیکی طوس. (ناظم الاطباء).
(1) - مصحف باژ است. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
(1) - مصحف باژ است. (از حاشیهء برهان قاطع چ معین).
بار
(اِخ) از دهات نیشابور است. (مرآت البلدان ج 1 ص 155). از قرای نیشابور است. (معجم البلدان) (سمعانی). قریه ای است از مضافات نیشابور. (انجمن آرا) (آنندراج) (جهانگیری) (رشیدی) (شعوری ج 1 ورق 160). رجوع به مراصدالاطلاع شود.
بار
(اِخ) شهری است مقدم بر توراب و در جانب شرقی شامی است و بنی رازح از خولان قضاعه در آن ساکنند... (از معجم البلدان). || دریاچهء زره بار (در دوهزارگزی مغرب قلعهء مریوان) بمساحت تقریبی 24 کیلومتر مربع (شش هزار گز در چهارهزار گز). رجوع به زره بار شود.
بار
(اِخ) (سوق البار) شهریست به یمن بین صعده و عثر و آن بین خصوف و مینا است. (از معجم البلدان: بار). و رجوع به سوق البار شود.
بار
(اِخ) (جزیرهء...) جزیره ای بحدود ولایت فارس و سند: ازو [ از جزیرهء ارموس ] تا جزیرهء بار که حدود ولایت فارس و سند است هفتاد فرسنگ. (نزهه القلوب ج 3 چ لیدن 1331 ه . ق. ص186).
بار
(اِخ) ده کوچکی است از دهستان حومهء بخش بستک شهرستان لار که در 36هزارگزی جنوب خاور بستک کنار شوسهء بستک به لنگه واقع است. دارای30 تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج7).
بار
(اِخ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور که در 30هزارگزی جنوب چکنه بالا واقع است. منطقه ای است کوهستانی معتدل با 1671 تن سکنه که بلهجهء کردی و فارسی سخن میگویند. آبش از قنات و محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و راهش مالرو است. (از فرهنگ...
بار
(اِخ) (چشمهء...) اسم مزرعه ای است از مزارع بزینه رود زنجان، هوایش ییلاقی محصولش دیمی و آبی از رودخانه مشروب میشود. سکنه اش پنجاه خانوار است. (مرآت البلدان ج 4 ص231).
بار
(اِخ) سامی بیک آورده: نام قصبه ای است در شمال غربی آرناؤدستان نزدیک ساحل دریای آدریاتیک که طبق معاهدهء برلن به قره طاغ واگذار شده است. در 37هزارگزی مغرب اشقودره (اسکودرا) در مسافتی قریب به چهار میل در داخل دامنهء کوهی واقع گشته و دارای قلعه و بازاری مشتمل بر...
بار
(اِخ)(1) نام قصبه ای است در روسیه در ایالت پودولیه بر نهر روق. در 68هزارگزی شمال شهر موهیلف واقع است و دارای یک قلعه بر تخته سنگ میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
(1) - Bar.
(1) - Bar.
بار
بدین صورت شکلی از بئآر است در سمعانی. رجوع به بئآر شود.
بار
[بارر] (اِخ)(1) نام قصبهء تجارتگاهی است در آلزاس لورن که در 14هزارگزی شمال شلستاد واقع است و در جوار آب معدنی گرم و جنگل بزرگی قرار دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
(1) - Barr.
(1) - Barr.