جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ایلام: (تعداد کل: 3)
ایلام
(ع مص) (از «ال م») دردمند کردن. (غیاث اللغات) (تاج المصادر بیهقی). درد رسانیدن. (منتهی الارب). || دردمند شدن. (المصادر زوزنی). || (از «ول م») طعام عروسی ساختن. (منتهی الارب) (آنندراج). مهمانی عروسی کردن. (تاج المصادر بیهقی). به طعام عروسی کسی را بردن. ولیمه دادن. مهمانی عروسی دادن. (یادداشت بخط...
ایلام
(اِخ) یکی از شهرستانهای استان پنجم کشور است که سابقاً آن را پشتکوه می نامیده اند. این شهرستان در جنوب باختری استان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است: از طرف شمال به بخشهای ایوان و سومار از شهرستان شاه آباد. از طرف شمال خاور و خاور به...