[اِ قِ] (ع مص)فروماندن در راه از قافله. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یقال: انقطع به (مجهو). (از ناظم الاطباء). || سپری شدن آب چاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رفتن و سپری شدن آب چاه. (از اقرب الموارد). || بریده گشتن و گسستن رسن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بریده شدن....